عوامل موثر در سرکشی و نا فرمانی نوجوانان(مطلبی برای والدین)

\”سرکشی \” را می توان در سه سطح تعریف کرد:
1)نافرمانی از درخواست بزرگسال ظرف یک زمان موجه(پشت گوش انداختن فرمانها و تاخیرطولانی و مکرر در اجرای آنها)
2)عدم ادامه ی انجام کاری که خواسته شده است تا وقتی که آن کار تمام شود.(نیمه کاره ول کردن کارها و انجام سرسری)
3)نافرمانی از انجام قوانین خانه و جامعه که قبلا یاد داده شده اند(اصلا انجام ندادن).
کلمه ی سرکشی هم شامل نافرمانی منفعلانه (خود را به نشنیدن زدن) و هم مقاومت (فعال) جسمانی و کلامی و تهاجمی از قبیل بدو بیراه گفتن ،مبارزه طلبی و تهدید ،کتک کاری ،پرت کردن اشیا،دزدی،نقض قوانین جامعه و…. است.در واقع از نافرمانی ها و قانون شکنی های کوچک در خانه تا کارهای خلاف در اجتماع را شامل می شود.
برخی نوجوانان در جریان یک الگوی تعاملی نا موفق با والدینشان سرکش می شوند.این الگوی تعاملی به مرور زمان باعث شکل گیری رفتارهای خودکار و عادات ناکارآمدی می شود که موجب تعارض میان نوجوانان و والدینشان می گردد. از سوی دیگر بعضی ازنوجوانان سرکش نسبت به مشکلاتشان آسیب پذیری زیستی دارند یعنی به طور ذاتی و طبیعی درکسب تعدادی از مهارتهای رفتاری با مشکل مواجه هستند که این مهارت ها عبارتند از: تمرکز ،برنامه ریزی،کنترل هیجانات،خویشتن داری ، به تعویق انداختن لذت، صبر برای رسیدن به خواسته ها.این مهارتها توانایی های ذهنی ما برای کنترل تعاملاتمان با جهان اطرافمان هستند و رفتار و احساساتمان را تنظیم می کنند.درست مثل اینکه ما یک مدیر اجرایی در ذهنمان داشته باشیم. اما این مدیر اجرایی در ذهن نوجوانان سرکش شما کارش را درست انجام نمی دهد یا اصلا وجود ندارد.
خبر خوب این است که حتی با وجود آسیب پذیری های زیستی، بازهم باید گفت سرکشی یک رفتار است نه یک ویژگی شخصیتی.
عموما خصوصیات شخصیتی به سختی تغییر میکنند اما رفتار ها با به کار گیری تعدادی مهارتها و قوانین مدیریت و اصلاح رفتار
می توانند تغییر کنند.
چهار عامل که در بروز سرکشی نقش دارند:
1.خصوصیات ذاتی نوجوان شما مانند خلق و خو(بچه ی بدقلق و لجباز) و یا اختلالاتی مثل بیش فعالی. مثلا بچه های کم توجه ،پرجنب و جوش،حواسپرت،بی دقت در نوجوانی هم تا حدی این صفات را خواهند داشت.این باعث می شود که خانواده و معلمان فرمان های بیشتری (بکن نکن )به آنها بدهند.بیشتر بر کارشان نظارت داشته باشند،کنترلگری کنند و از آنان عیب جویی کنند و از کوره در بروند.که همه ی اینها باعث ایجاد تعاملات منفی شده و رفتار گستاخانه ی کودک و بعد ها نوجوان را دامن می زند.
2.خلق و خوی شما :
میزان صبوری شما، اینکه آیا بدون فکر حرف میزنید.سریع حالت تدافعی به خودتان می گیرید.یا زبانتان بسته می ماند و حرفهایتان را نمی زنید و منفعلانه رفتار می کنید.اینکه آیا در هر برخورد با نوجوانتان به یک شیوه عمل می کنید؟ آیا طبق چیزی که میگویید عمل می کنید؟یا نه؟همگی میتوانند در سرکشی نوجوانتان تاثیر زیادی داشته باشند.
3.عوامل استرس زای اطراف و فشار های زندگی(در هر دو طرف).
پژوهش ها نشان داده در خانواده هایی که پدر حضور ندارد و یا اختلافات زناشویی وجود دارد احتمال پرخاشگری و سرکشی نوجوانان بیشتر است.همچنین وقتی خانواده با مشکلات اقتصادی و اجتماعی دست به گریبان هستند تحریک پذیر و در برخورد با نوجوانشان ناشکیبا می شوند وبر اساس احساسات و هیجان های لحظه ای با فرزند خود برخورد میکنند و همه ی اینها میتواند سرکشی نوجوان را به دنبال داشته باشد.
شاید فکر کنید فقط شما هستید که زیر بار مشکلات زندگی دارید کمر خم می کنید اما بد نیست بدانید حتی کم سن ترین نوجوانان یا حتی کودکان هم متحمل فشارهای بیرونی میشوندکه در رفتارشان تاثیر میگذارد.مثل گرفتن نمره ی درسی پایین.یا مورد آزار قرار گرفتن یا طرد شدن از سوی همسالان و…
4.سبک فرزند پروری:
بسیاری از ما در تربیت فرزندانمان کاری را می کنیم که در همان لحظه (به طور شهودی)احساس می کنیم درست یا نتیجه بخش است.گاهی ممکن است درست مانند والدینمان و گاهی درست برخلاف روش های تربیتی آنها رفتار کنیم.گاهی وقتها بر اساس کتابهای گوناگونی که خوانده ایم یا قطعه ای از یک مجله که در مطب دندان پزشک دیده ایم با فرزند خود رفتار کنیم.همه ی اینها میتواند باعث شکل گیزی سبک های فرزند پروری بی ثبات و متناقض بشود که بچه ها را گیج و سردر گم می کند و باعث می شود آنها نتوانند آن مدیر اجرایی که در بالا ذکر شد را به درستی در وجودشان رشد دهند.مثلا نوجوان برای شانه خالی کردن از زیر وظایف خانه ،داد و فریاد و بعد هم فرار میکند.یا برای جلب توجه والدین شروع به لجبازی و قهر می کند چون یاد گرفته است که گاهی میتواند با متوسل شدن به این رفتارها،عکس العمل های مشخصی را در والدین شکل دهد و به هدف مطلوب خود برسد. اما والدین با سبک فرزند پروری مقتدر قوانین منصفانه و با ثباتی دارند که موجب مدیریت بهتر رفتار فرزندانشان می شود.
باورهای شما:
هر شخص و در مقیاس بزرگتر،هر خانواده ای انتظارات و باورهای خاص خود را دارد ،باورهای شما در مورد زندگی خانوادگی و فرزند پروری،عادات ذهنی هستند که از تجربه های زندگی و از خانواده ی خودتان سرچشمه می گیرند.اگر تا به حال عکس العمل فوری به رفتارهای نوجوانتان نشان داده اید و خودتان می دانید که پاسخ شما به آن موقعیت،غیر منطقی و غیر واقع بینانه بود بدانید که این به دلیل فعال شدن تعدادی باورهای هسته ای شما است.این باورها روی رفتارتان با نوجوان تاثیر می گذارد.
رایجترین باورها و انتظارات غیر منطقی والدین عبارتند از:

1)کمالگرایی: نوجوان من باید بدون عیب و نقص رفتار کند .او هرگز نباید به ما یا دیگران بی احترامی کند.اتاقش همیشه باید مرتب باشد.
نمره هایش همیشه باید عالی باشد.او باید در مدرسه ،در جمع فامیل و… به عنوان یک دختر یا پسر خوب و عالی و پخته ظاهر شود.
باور منطقی: عیب و نقص داشتن،یک امر طبیعی و قابل پذیرش برای تمام انسان هاست خصوصا برای نوجوانان که در حال تلاش برای ورود به مرحله ی بزرگسالی و مستقل شدن هستند
2)اطاعت: نوجوان همیشه باید دستورات والدین را در همان زمان که گفته شد اجرا کند. نوجوان باید همیشه از والدینش اطاعت کند.
باور منطقی: گاهی لازم است دستورات خود را چند بار به آرامی به نوجوان تذکر بدهیم تا انجامش دهد . گاهی باید به نوجوان اجازه داد که خودش تصمیم بگیرد نه اینکه مدام از والدینش اطاعت کند.
3)تباهی:اگر به نوجوانم آزادی بدهم او در مخمصه خواهد افتاد ، تصمیمات نادرستی خواهد گرفت و زندگی اش را نابود خواهد کرد. مثلا اگر شب دیر به خانه بیاید یا با دوستش به مهمانی برود حتما به انحراف کشیده خواهد شد.اگر اجازه ی رانندگی به او بدهم حتما به سرعت خواهد راند و حتما تصادف خواهد کرد.
باورمنطقی:گاهی ممکن است آزادی زیاد باعث شود که نوجوان برای خودش و شما دردسر درست کند اما با این کار،او مسئولیت پذیری را می آموزد.علاوه بر این،کنترل شدید نوجوان ،معمولا باعث سرکشی و عصیان او می شود چرا که میل به آزادی مثل یک چشمه در درون نوجوان می جوشد و شما نمی توانید این چشمه را بخشکانید.

بهناز پیوسته
کارشناس ارشد روان شناسی بالینی
رواندرمانگر نوجوان

مطالب مرتبط ...

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا